برگزاری جلسه دفاع از رساله آقای هادی کریمی پور فرد گروه بیماری شناسی گیاهی

خلاصه خبر: بررسی پراکنش و تراکم جمعیت نماتدهای سیستی غلات در مزارع گندم استان¬های اصفهان و چهار محال بختیاری تعیین خسارت و ارزیابی واکنش تعدادی از ارقام نسبت به گونه غالب

گروه: بیماری شناسی گیاهی 

جلسه دفاع از رساله :هادی کریمی­پور فرد                                         

عنوان رساله:بررسی پراکنش و تراکم جمعیت نماتدهای سیستی غلات در مزارع گندم استان­های اصفهان و چهار محال بختیاری تعیین خسارت و ارزیابی واکنش تعدادی  از ارقام نسبت  به گونه غالب

ارائه کننده:هادی کریمی پور فرد 

استاد راهنما :  آقای دکتر ابراهیم پورجم  

 استاد مشاور اول : خانم دکتر زهرا تنها معافی

 استاد مشاور دوم : آقای دکتر ناصر صفایی

استاد ناظر داخلی:آقای دکتر مجید پدرام

استاد ناظر داخلی:آقای دکتر سید علی موسوی جرف

استاد ناظر خارجی : آقای دکتر واهه میناسیان 

استاد ناظر خارجی:آقای دکتر رامین حیدری

نماینده تحصیلات تکمیلی: آقای دکتر مجید پدرام

مکان : آمفی تئاتر شماره 2

تاریخ: 95/08/23

ساعت: :11

چکیده:

نماتدهای سیستی غلات (CCN) Cereal Cyst Nematodesیکی از عوامل زنده تهدید کننده تولید گندم در جهان مخصوصاً در شرایط دیم و استرس های ناشی از خشکی و خشکسالی در بیشتر کشورهای تولید کننده گندم به شمار می­روند.مهم‏ترین گونه‏های نماتدهای سیستی غلات شامل HeteroderaavenaeWollenweber, 1924و H. filipjevi(Madzidov) Steler, 1984و H. latiponsFranklin 1968می‏باشد. شایع‏ترین گونه گزارش شده از گروه نماتدهای سیستی غلات گونه H. avenaeاست. اخیراً پراکنش و خسارت گونه H. filipjeviوسیع‏تر و بیشتر از آنچه قبلاً تعیین گردیده بود، برآورده شده است؛ به طوری که میانگین خسارت این گونه در محصول گندم در ترکیه 40 درصد تعیین گردیده است. چهار گونه از نماتدهای سیستی غلات شامل H. avenae، H. filipjevi، H. latiponsو H. hordecalisاز ایران گزارش گردیده که از بین آنها H. filipjeviو سپس H. latiponsشایع‏ترین گونه­های نماتد سیستی غلات در مزارع غلات ایران بودند. این تحقیق با هدف بررسی وقوع، پراکنش، تراکم جمعیت و ترسیم نقشه پراکنش نماتد سیستی غلاتبه تفکیک شهرستان در شرایط عادی و تهیهنقشه پیوسته تراکم جمعیت تخم ولارو سن دوم بر اساستکنیکدرون‏یابی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(GIS)  در دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری،تعیین جهت و میزان همبستگی جمعیت تخم و لارو سن دوم گونه غالب با برخی عوامل آب و هوایی و ارتفاع از سطح دریا پس از تهیه نقشه پیوسته آنها در محیط GISبا استفاده از ضریب همبستگی پیرسون در مزارع گندم استان اصفهان، تعیین میزان خسارت و کاهش عملکرد ناشی از گونه غالب در شرایط آبیاری معمولی و تنش خشکی تحت شرایط مزرعه و همچنین بررسی عکس­العمل ارقام رایج گندم نان نسبت به گونه غالب نماتد سیستی غلات از دیگر اهداف اینتحقیق بود.

بر اساس مطالعات ریخت‏شناسی و ریخت‏سنجی و همچنین مشخصات مولکولی، تنها گونه H. filipjeviاز نماتدهای سیستی غلات در هر دو استان انتشار داشت. مقایسه توالی محصول PCRناحيه ITS-rDNAجمعیت­های استان­های اصفهان و چهارمحال و بختیاری با توالی­های مشابه در بانک جهانینشان داد، توالي هر سه جمعيت H. filipjeviمورد بررسي با توالي هاي ذخيره شده در NCBI، مربوط به جمعیت­های گزارش شده از ایران و دیگرنقاط دنیا 99% شباهت دارند. توالی­های مربوط به سه جمعیت دو استان مذکور و دو جمعیتJX024208  و AF498380از ایران از نظر فیلوژنی بسیار شبیه به یکدیگر بودند.

از مجموع 140 نمونه خاک استان اصفهان 4/56 درصد آنها با میانگین جمعیت 8/1203و از مجموع 106 نمونه خاک جمع آوری شده از مزارع گندم استان چهارمحال و بختیاری، 45/42 درصد نمونه­ها با میانگین 4/994 تخم و لارو سن دوم در 200 گرم خاک، به گونه مذکور آلوده بودند. بر اساسدرون‏یابی بیشترین میانگین تراکم جمعیت در استان اصفهان به ترتیب مربوط به شهرستان‏های اردستان، نطنز، کاشان، آران و بیدگل، مبارکه، نائین و اصفهان بود. میزان تراکم جمعیت این نماتد در استان اصفهان با میانگین دما همبستگی مستقیم و با میانگین بارش، درصد رطوبت نسبی و همچنین ارتفاع همبستگی معکوس نشان داد. در استان چهارمحال و بختیاری مزارع گندم شهرستانهای کوهرنگ، کیار و فارسان دارای آلودگی کم و مزارع شهرستان­های اردل، بن، سامان و بروجن از مناطق با آلودگی متوسط به نماتد H. filipjeviبودند. شهرستان­های شهرکرد و لردگان آلودگی بالایی به نماتد مذکور داشتند. بر اساس نقشه درون یابی تراکم جمعیت، شرق شهرستان شهرکرد و بخش­های جنوب و غرب شهرستان لردگان مناطقی با آلودگی بالا پیش بینی شدند. راستی‏آزمایی نتایج پیش‏بینی جمعیت از طریق درون‏یابی با نمونه برداری از خاک مزارع گندم هر دو استان که در محدوده­های پیش‏بینی شده با جمعیت بالا بودند، وجود آلودگی به H. filipjeviبا تراکم جمعیت بالادر مناطق با پیش‏بینی جمعیت بالا از طریق درون‏یابی، در هر دو استان مورد مطالعه را تایید کرد.

نتایج حاصل از ارزیابی کاهش عملکرد و خسارت ناشی ازH. filipjeviدر گندم در سال اول، دوم و مجموع دو سال آزمایش نشان داد، این گونه باعث کاهش عملکرد در هر سه رقم مورد بررسی در این مطالعه شده و کاهش عملکرد دانه ناشی از H. filipjeviدر شرایط تنش خشکی به طور معناداری بیشتر از شرایط بدون تنش خشکی بود. مقایسه میانگین اثر متقابل رقم در نماتدکش پس از برش دهی روی فاکتور اصلی (وجود یا عدم وجود تنش خشکی) در سال اول، دوم و مجموع دو سال آزمایش، نشان داد در هر دو شرایط وجود یا عدم وجود تنش خشکی، صفات مختلف از جمله میانگین عملکرد، اجزای عملکرد و سایر صفات به غیر از شاخص تکثیر نماتد در هر سه رقم مورد بررسی در این آزمایش، با مصرف نماتد کش (آلدیکارب 10G) بیشتر از میانگین این صفات در حالت بدون مصرف نماتدکش بود و تفاوت معنی دار بین آنها وجود داشت. میانگین شاخص تکثیر نماتد، بر خلاف سایر صفات در ارقام مختلف، با مصرف نماتدکش کمتر از حالت بدون مصرف نماتدکش بود که نشان دهنده کاهش جمعیت نماتد با مصرف نماتدکش و به تبع آن افزایش عملکرد دانه ، اجزای عملکرد و سایر صفات و شاخصه­های رشدی بود.

به طور کلی در مجموع دو سال، درصد کاهش عملکرد دانه گندم بر اثر  H. filipjeviدر شرایط آبیاری معمولی در رقم بک کراس روشن با 84/24 درصد کاهش، بیشترین کاهش و ارقام پیشتاز و پارسی به ترتیب با 81/24 و 35/20 درصد کاهش، بیشترین کاهش عملکرد دانه را نسبت به عملکرد همین ارقام با مصرف نماتدکش داشتند. در شرایط وجود تنش خشکی نیز رقم بک کراس روشن با 56/29 درصد کاهش و پس از آن رقم پیشتاز با 32/27 و رقم پارسی با 08/26 درصد کاهش، بیشترین کاهش عملکرد دانه را در مقایسه با عملکرد همین ارقام با مصرف نماتدکش داشتند. بطور کلی و در مجموع دو سال، میانگین کاهش درصد عملکرد دانه ناشی از H. filipjeviدر هر سه رقم، در شرایط وجود تنش خشکی 25/4 درصد بیشتر از کاهش عملکرد در شرایط آیباری معمولی بود. همچنین نتایج نشان داد، شاخص تکثیر این گونه از نماتد سیستی غلات، در شرایط تنش خشکی بیشتر از شرایط آبیاری معمولی است.

ارزیابی عکس العمل ژنوتیپ­های رایج گندم نان شامل چندین رقم و لاین نسبت به H.filipjevi،نشان داد ژنوتیپ بک کراس روشن با میانگین جمعیت 2/30 و ژنوتیپ سیلور استار با میانگین جمعیت 8/6 سیست و ماده بالغ، به ترتیب بیشترین و کمترین میانگین مجموع سیست های موجود در خاک و ریشه هر گیاه را به خود اختصاص دادند. تجزیه خوشه­ای داده­ها، کلیه ژنوتیپ­ها را در چهار گروه تقسیم بندی نمود.سه ژنوتیپ بک کراس روشن، پیشتاز و پیشگام با توجه به بالاتر بودن میانگین تعداد سیست های موجود در خاک و ریشه نسبت به ژنوتیپ حساس بزوستایا (شاهد حساس) بعنوان ژنوتیپ­های بسیار حساس (HS)گروه­بندی شدند.ژنوتیپ­های مهدوی، بم، دنا، بهار، سیوند، افق، ارگ و بزوستایا در گروه ژنوتیپ­های حساس (S)قرار گرفتند. ژنوتیپ­های روشن، الوند، پارسی، ES-93-95و مرودشت به عنوان ژنوتیپ های نسبتاً حساس (MS)و ژنوتیپ­های سیروان،M-90-9  و M-90-7به همراه ژنوتیپ سیلور استار(شاهد نسبتاً مقاوم)، در گروه ژنوتیپ­های نسبتاً مقاوم (MR)قرار گرفتند.

واژه‏های کلیدی:نماتد سیستی غلات، Heteroderafilipjevi، شناسایی، پراکنش، تراکم جمعیت، درون یابی، GIS، خسارت، تنش خشکی، مقاومت


24 آبان 1395 / تعداد نمایش : 3823